گیسوسادات جانگیسوسادات جان، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره
گندم سادات جانگندم سادات جان، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

♥فرشته کوچولوهای مامان♥

یکی از کتاب های گیسو "وقتی تو خوشحالی"

وقتی غمگینی تو را بغل می کنم و می گذارم گریه کنی. اشک هایت را در فنجانی آبی رنگ جمع می کنم و گل های زرد را با آن آب می دهم تا درشت تر و زیباتر شوند. وقتی سردت می شود تو را در پتویی از باقی مانده ی پرتوهای خورشید می پیچم. برایت آواز می خوانم آن قدر که صدایم بگیرد و از صمیم قلب مواظبت هستم تا به پرتو آتشی تبدیل شوم که در چشمان تو می رقصد. بقیه در ادامه مطلب چون بیمار شوی خاموش کنار بسترت در انتظار می نشینم تا شاید چیزی بخواهی - سوپ داغ ، جوشانده ی بابونه ، رنگین کمانی که با مداد رنگی برایت بکشم ، یا شعرهایی که مثل بالش زیر سرت بگذارم. وقتی تنهایی قلبم را در سبدی می گذارم و کنار در اتاقت حاضر می شوم. زی...
11 آذر 1392

28 ماهگی

زندگی باور می خواهد آن هم از جنس امید که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد یک امید از ته قلب به تو گوید که خدا هست هنوز   تک ستاره زندگیم 28 ماهگیت مبارک تا نفس تو سینه دارم دوستت دارم نفس مادر ...
2 آذر 1392