گیسوسادات جانگیسوسادات جان، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره
گندم سادات جانگندم سادات جان، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

♥فرشته کوچولوهای مامان♥

مهربونی

1394/2/7 20:19
نویسنده : مامان
555 بازدید
اشتراک گذاری

بس که شب گذشته بد خوابیدم کسل و بی حوصله هستم 

آفتاب تا وسط های پذیرایی افتاده و نسیم خنکی که می وزه پرده رو می رقصونه 

روی مبل لم می دم و برای لحظه هایی چشم هام رو می بندم 

کم کم چشمام گرم می شه و خوابم می گیره که یهو شدید تکونم می دی و می گی :

"مامان مامان "

چرتم پاره می شه و با چشم های گرد و سرخ نگاهت می کنم بله مامان ؟

مامان من دیدم خوابیدی تلویزیون رو خاموش کردم بیدار نشی باشه حالا بخواب !!!

نمی دونم چی بگم 

اینو می گی و می دویی تو اتاقت درو می بندی 

خوب اینم یه جور مهربونیه دیگه

عزیزمی 

پسندها (8)

نظرات (21)

آرام جان
8 اردیبهشت 94 19:06
سلام خوبی؟ منو یادته؟ این هفته خیلی دلم برای تو و دخترت تنگ شده بود اومدم اینجا سعی کردم دلتنگیمو برای گیسو با اون عکس کوچولوی روی وبت آروم کنم نمیتونستم کامنت بزارم چون همش رمز میخواد الان خواشحال شدم اینجا کامنتدونیش بازه مراقب خودتو گیسو جون باش ببخش مزاحمت شدم
مامان
پاسخ
آرام جونم برام آدرس وبت رو بگذار لطفاً
مامان ماني جون
8 اردیبهشت 94 20:09
ینی عاشقتم هااااااا عزیزم مهربونیتو عشقه
منیر
9 اردیبهشت 94 8:27
عااااشششششششششقتم گیسوجونم
نانا
10 اردیبهشت 94 1:09
الهی من فدای دختر مهربونت بشم فدای تو خواهر گلمم بشم که اونجور چرت شیرینت پاره شد !!! مادر و دختر نمونه اید
سمیرا
14 اردیبهشت 94 16:27
قربون گیسوی مهربونم برمخیلی دوستت دارم گیسو جونم
اعظم
14 اردیبهشت 94 17:59
سلام بر دوست عزیزم .خوبی؟ دفدات بشم اوضاع خوبه ؟ من نبودم و نتونستم بیام امیدوارم همه چیز خوب باشه و خودت از همه بهتر
مامان ماني جون
15 اردیبهشت 94 19:23
مرسی عزیزم ظاهرا که خوبه منو باباش دو هفته است که گلو درد و سرفه داریم مانی هم یه روز در میون میگه گلوم درد میکنه و یکم سرفه میکنه گاهیم میگه یونولیته تو گلومه دیوونمون کرده الان بهش سفکسیم میدم شما چطورین؟ گیسوی نازم چطوره ببوسش
فرناز/مامان ریحانه
16 اردیبهشت 94 2:23
مامان علی
17 اردیبهشت 94 16:11
ای خدا از دست این فرشته های پاک که مهربونیشون این شکلی هست ببوسش
مــــن
19 اردیبهشت 94 18:30
چه نی نی مهربونیپیش منم بیا
مــــن
19 اردیبهشت 94 18:30
چه نی نی خوشگل و بامزه ای دارین...خیلی دلم میخواد به منم سر بزنین...باعث افتخاره
مامان امین رضا
27 اردیبهشت 94 9:01
سلام عزیزم خداحفظ کنه این دخمل مهربونت. رمز یادم نیست خلی وقته نبودم درگیرممم
مامان و بابایی دخمل بلا
31 اردیبهشت 94 15:54
گیسوی مهربونم دوستت دارم خاله جون ... ماهی ماه
مامان فاطمه
5 خرداد 94 10:35
سلام دوست خوبم.ارمیا جون و پسرخاله ش علی جون در مسابقه نی نی و طبیعت شرکت کردن.اگه مایلید کد 94 و 93 رو به شماره 1000891010ارسال کنید تا گل پسرای ما برنده بشن. برای دیدن عکسا میتونید به وبلاگ مون سری بزنید. منتظر رای شما هستیم...
منا مامان الینا
9 خرداد 94 10:36
ای جااااااان دلم چقد دلم واست تنگ شده بود گیسوی دوست داشتنی من
مامان امین رضا
12 خرداد 94 8:59
سلام عزیزم ممنون بابت رمز متاسفانه نمیتونم واردبشم کیبوردم بانشتن فارسی مشکل داره ببوس دخترنازتو
مامان نفیسه
12 خرداد 94 13:11
سلام خاله جون دوست داشتم باهاتون بیشتر آشنا شم که همه مطالب رمز داشت! به ما سر بزنید اگه دوست داشتین رمز بدین تا بشتر بهتون سر بزنم منتظرتون هستم حلما گلی
✿مامان آروشا✿
20 خرداد 94 14:10
مونا جان سلام حالت چطوره عزیزم. از اینکه با تاخیر بهتون سر میزنم. شرمنده هستم. آمدم چون دلم براتون خیلی تنگ شده بود. مواظب خودتون باشین. روی ماهتون رو می بوسم. دختر ناز و بینظیرم رو هم از طرف من ببوسین.
مامان آوین کوشولو
21 خرداد 94 11:53
عزیز دل من تو برام یاد آور روزای خوبی روزهایی که با آوین لحظه به لحظه بزرگ شدنت رو دنبال میکردیم دل نگرانی های مامانت و وقتی مهمان دلش بودی دوست دارم مهربونم .مونای عزیزم
مامان ماني جون
22 خرداد 94 16:13
آره عزیزم خصوصی رو خوندم اصلا اون پستایی رو که قبلا خونده بودم رو هم باز نمیکنه ولی خیلی جالبه که معرفی متاب رو باز میکنه گیج شدم به خدا میگم نکنه رمز یه چیز دیگه بوده من آلزایمر گرفتم رفتم خصوصی هامو چک کردم دیدم نه بابا رمز جدید نیست حالا ببینم چی شده راستی من یادمه 55 رو خوندم اما کامنت نذاشتم هااااااا ببوس عشق منو
Golbarg
24 خرداد 94 23:00
سلام مي شه به وبلاگ من بيايد و درباره ي وبلاگ رو بخونيد؟؟؟ و بعد نظرتون رو بگيد؟؟؟ ممنون مي شم